⬅️ لی خمسة
اطفی بهم حرالجحیم الحاطمة
المصطفی والمرتضی
وابناهما والفاطمة
🏴 السلام علیک یا فاطمة الزهرا
یا بنت محمد یا قرة عین الرسول
یا سیدتنا و مولاتنا انا توجهنا
واستشفعنا و توسلنا بک الی الله
و قدمناک بین یدی حاجاتنا
یا وجیهة عندالله اشفعی لنا عندالله
┄┅═✧❁••❁✧═┅┄
⬅️ دست من وعنایت و لطف و عطای فاطمه
قلب من و محبت و مهر و ولای فاطمه
جرم من و شفاعت روز جزای فاطمه
منم گدای فاطمه منم گدای فاطمه
┄┅═✧❁••❁✧═┅┄
⬅️ سینه ای کز معرفت گنجینهٔ اسرار بود
کی سزاوار فشار آن در و دیوار بود
طور سینای تجلّی مشعلی از نور بود
سینهٔ سینای عصمت مشتعل از نار بود
آنکه کردی ماه تابان پیش او پهلو تهی
از کجا پهلوی او را تاب آن آزار بود
گردش گردون دون بین کز جفای سامری
نقطه پرگار وحدت، مرکز مسمار بود
نالۀ بانو زد اندر خرمن هستی شرر
گویی اندر طور غم چون نخل آتشبار بود
صورتی نیلی شد از سیلی که چون سیل سیاه
روی گیتی زین مصیبت تا قیامت تار بود
شهریاری شد به بند بنده ای از بندگان
آنکه جبریل امینش بندۀ دربار بود
از قفای شاه، بانو با نوایی جان گداز
تا توانایی به تن، تا قوّت رفتار بود
گرچه بازو خسته شد وز کار دستش بسته شد
لیک پای همتش بر گنبد دوّار بود
📓 « دیوان کمپانی »
آیتالله شیخ محمد حسین
غروی اصفهانی
┄┅═✧❁••❁✧═┅┄
⬅️ هر دری بسته شود جز در پر فیض حسین
این در خانهٔ عشق است که باز است هنوز