پندها و اندرزها

تکلم به سخنان بیهوده

⬇️ تکلم به مالایعنی و فضول
یعنی سخنان بی فایده گفتن
و تکلم کردن چیزی که
نه در دنیا به کار آید
و نه در کار آخرت

اگر چه این حرام نباشد
ولی بسیار مذموم است
زیرا باعث تضییع اوقات
– که سرمایه تجارت است –
می شود و آدمی را از ذکر خدا
و فکر در صنایع او باز می دارد

بسا باشد که از
یک « لااله الّا الله »
یا « سبحان الله » گفتن
قصری برای آدمی بنا می کنند

یا از فکری
دری از درهای الهیه بر
خانه دل گشوده می شود

پس چه زیانکاری از این بالاتر
که آدمی بتواند گنجی را تحصیل کند
آن را گذاشته و به جایش کلوخی بردارد
که از آن هیچ منتفع نتوان شد

پس هر که ذکر خدا و فکر در
عجایب قدرت او را ترک کند
و مشغول نقل بی فایده شود
گو گناه نکرده باشد
ولی سود بسیاری از
دست او در رفته است

آری
سرمایهٔ بنده اوقات اوست
و چون آن را به مصرف بی فایده برساند
و از آن چیزی به جهت روز درمانگی
ذخیره نکند سرمایه خود را
ضایع کرده است

⬅️ کاشکی قیمت انفاس بدانستی خَلق
تا دمی چند که ماندست ،غنیمت شمرند

علاوه بر این
غالب آن است که چون
درِ سخنان بی فایده گشوده شود
کلام به حکایت معاصی و دروغ
و غیبت و امثال این ها می کشد
و از این جهت مذمت بسیار در
خصوص آن وارد شده است

روایت شده :
در جنگ احد ، پسری از اصحاب
پیامبر صلی الله و علیه و آله شهید شد
که از گرسنگی سنگ بر شکم خود بسته بود

مادر او بر بالین وی نشست
و خاک از رخسار او پاک می کرد
و می گفت :
بهشت بر تو گوارا باد، ای فرزند من
پیغمبر صلی الله و علیه و آله فرمودند :
چه می دانی که
بهشت بر او گوارا خواهد بود ؟
شاید که سخنان بی فایده می گفته

بعضی از صحابه می گفت که :
گاه است مردی با من سخن می گوید ،
که رغبت من به جواب او بیشتر است از
رغبت تشنه به آب سرد
ولی جواب آن را ترک می کنم
از خوف این که مبادا سخنان فضول بگویم

⬅️ و مخفی نماند که
هرزه گویی و سخنان بی فایده
اقسام بی نهایت دارد و
ضابطه اش این است که:
به سخنی تکلم کنی که
اگر آن را نگویی و سکوت کنی
گناهی برتو نباشد
و ضرر دنیوی هم به تو نرسد
و امرت معطل و معوق نماند

هر چه از این قبیل باشد
لغو و ما لا یعنی است

مثل این که
احوال سفرهای خود را
با همنشینان خویش نقل کنی
و آن چه در سفر دیده ای از
کوه ها ، آب ها ، رودخانه ها
واقعه هایی که به تو رو داده
چیزهایی که به نظر تو رسیده
و میوه های ولایات و هواهای آن ها
و احوال مردمان آن جا و امثال این ها

و همه این ها
اموری هستند که ترکشان
نه ضرر دینی دارد و نه دنیوی
و اصلاً فایده ای برای هیچ کس
در ذکر آن ها نیست

پس اگر نهایت سعی خود را هم بکنی
که کم و زیادی در نقل ننمایی
و خودستایی و تفاخری
منظور تو نباشد و متضمن غیبت
کسی یا مذمت مخلوقی از
مخلوقات خدا نباشد
وقت خود را ضایع و تلف خواهی کرد
بلکه دل خود را افسرده و تاریک می کنی
زیرا تکلم به مالایعنی
موجب کدورت دل آدمی می شود

 

⬅️ پس هان ای برادر!
وقت تهیه سفر عقبی از آن تنگ تر
و کاروان عمر را از آن شتاب بیشتر است
که ما مسافران را فرصت بار بستن باشد

چه جای فارغ نشستن
و به کار بی فایده پرداختن
آدمی بیچاره را
چون سفر آخرت ، راه هولناکی در پیش
و مانند اجل ، راننده ای در عقب
و مثل تکلیف ، باری بر دوش
و چون شیطان ، راهزنی در کمین
دیگر به چه دست و دل فارغ می نشیند
و از گذشته و آیندهٔ خود سخن می گوید ؟
به کدام دلخوشی با هم نشینان
صحبت می دارد؟

⬅️ و بدان که:
همچنان که سخنان بی فایده گفتن بد
و موجب خسران ابد است
همچنین
سئوال کردن از چیزی
که برای تو بی فایده است
مذموم ، بلکه مذمت آن بیشتر
و مفسده اش شدیدتر است

زیرا وقت خود را به سئوال ضایع کرده
و رفیق خود را نیز مجبور نموده که
به جواب تو وقت خود را ضایع سازد

و این در وقتی است که
آن چیزی که از آن سئوال کرده
هیچ آفاتی نداشته باشد
ولی اگر در جوابش آفتی باشد
همچون در بیشتر سؤالهای بی فایده
آثم و گناهکار نیز خواهد بود

⬅️ مثل این که
از کسی می پرسی :
آیا روزه ای یا نه ؟
اگر گوید : بلی
گاه باشد که به ریا افتد و اگر ریا نکند
لااقل ثواب عمل او کم می شود

زیرا ثواب عبادت پنهانی
بسیار از آشکار بیشتر است
و اگر بگوید : نه
دروغ گفته است و چنانچه
سکوت کند ، به تو اهانت می رسد

⬅️ و از این قبیل است سئوال از
چیزهایی که آدمی از اظهار آن
خجالت می کشد و شرم می کند
یا از چیز هایی که گاه است
از اظهار آن مانعی باشد
مثل این که
کسی با دیگری آهسته سخن می گوید
می پرسی که : چه می گفت؟
و در چه سخنی بودید؟
و مثل این که
کسی را ببینی که می آید یا می رود
بگویی: از کجا می آیی ؟
و به کجا می روی ؟
گاه باشد که نخواهد اظهار کند

⬅️ و از این قبیل است
پرسیدن از کسی که :
چرا تو ضعف داری ؟
یا لاغر شده ای ؟
چه مرضی داری ؟

و بدتر از همه آن که
نزد مریضی ، شدت مرض او را
بیان کند و بدحالی او را اظهار نماید

که همهٔ این ها علاوه بر این که
لغو و سخن بی فایده است
باعث ایذاء و گناه می شود
و
سخن بی فایدة تنها نیست
زیرا سخن بی فایده تنها آن است
که در آن ایذائی یا شکستن خاطر
یا شرم از جوابی نباشد…

⬅️ و مخفی نماند که
سبب امثال این سخنان بی فایده
یا حرص بر شناختن
چیزهای بی فایده است
یا خوش مشربی کردن
تا مردم به صحبت او میل کنند
یا گذرانیدن وقت
و به سر رسانیدن روز و شب

و همهٔ اینها
از پستی قوه شهویه، و زبونی آن
و متابعت هواهای نفسانی است
و
⬅️ علاج آن…
آن است که از مردم
مهما امکن گوشه گیری اختیار کند
و خود را بر
سکوت و خاموشی
حتی از چیزهایی که
فایدهٔ کمی دارد باز دارد
تا زبان او عادت کند به
ترک سخنان بی‌فایده

و هر سخنی که می‌خواهد بگوید
ابتدا در آن فکر کند و ببیند اگر
فایده ی دینی یا دنیایی دارد
بگوید و الّا خاموش باشد

⬅️ و بعضی
در دهان خود سنگی
می گذارده که متذکر باشد و
سخن بی فایده و فضول نگوید

📓 « معراج السعاده »
▫️ [ ملا احمد نراقی ] ( تکلم به سخنان بیهوده )

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا