مداحی

شهادت امام عسکری (ع)

حاج محمد نبوی

 

 

⬅️ آتش زهر تمام جگرت را سوزاند
نا نداری و عطش چشم ترت را سوزاند

کاسه ی آب ز دستت به زمین می افتد
تشنگی شعله شد و بال و پرت را سوزاند

بدنت بی رمق و هی به خودت می پیچی
آه آهت همه ی دور وبرت را سوزاند

می کِشی پا به زمین و بدنت سرد شده
سرفه هایت بدن مختصرت را سوزاند

دیدن حال بد و جان‌ِ به لب آمده ات
به خدا قلب یگانه پسرت را سوزاند

🏴 سر تو بر روی دامان پسر جان‌دادی
مطمئنم که خودت یاد حسین افتادی

اگر چه شهر غریبی ولی کفن داری
نرفته ای ته گودال پیرهن داری

⬅️ گریه چشم ملک از قبل مهدی بود
چقدر خوب سرت در بغل مهدی بود

ناله کردی همه با مهر جوابت دادند
تشنه بودی و سپس جرعه ای آبت دادند

اهل خانه کفنی بر تن پاکت کردند
بعد تشییع بلافاصله خاکت کردند

پیکرت تابش سوزنده خورشید ندید
بوریا جای کفن دور خودش دید؟ ندید

سامرا با سپر و سنگ و سنانت نزدند
پیرمردان که عصایی به دهانت نزدند

سامرا صحبتی از گودی گودال نشد
سینه ات زیر سم اسب که پامال نشد

سر انگشترت انگشت به غارت که نرفت
آه ناموس تو آقا به اسارت که نرفت

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا