سوز آه و ناله ات دلخراش و غم فزاست
🏴 عمه جان اینجا کجاست
خاک این صحرا چرا عمه می ریزی به سر
می زنی بر سینه و می کشی آه از جگر
جای جای این زمین می کنی هر دم نظر
گوییا این خاک پاک پیش چشمت آشناست
🏴 عمه جان اینجا کجاست
گاه از درد درون بیقراری می کنی
گه گلاب از چشمه ی دیده جاری می کنی
گه گذاری سر به خاک
آه و زاری می کنی
گاه می بوسی زمین گاه فریادت بپاست
🏴 عمه جان اینجا کجاست
گه به این جانب دوان
گه به آن جانب روان
بر دلم آتش زدی این چه حال است عمه جان
🏴 عمه جان اینجا کجاست